نینجا

روزنوشت های یک مستندساز

نینجا

روزنوشت های یک مستندساز

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

کنفرانسی که قرار بود اواخر خرداد برگزار بشه به خاطر جنگ دوازده روزه لغو شده بود. به جایش تاریخ جدید رو دیروز با پسرم رفتیم. با اینکه چند سالی بود شاغل بود، دوباره بیکار شده و آزمون استخدامی آموزش پرورش شرکت کرده. با این که اغلب شهرها ازجمله، تهران نیروی خیلی کمی میخواهند، هنوز هم امیدواره.

کنفرانس، خیلی هم زود تموم شد. آدم خوبی مسئول برگزاری بود و تو صحبتهایش درباره خدا و پیغمبر گفت. خوبی اش این بود که یک تکه مسیر را از پل طبیعت رفتیم.

مسئول برگزاری هم آن را به خاطر احتمال لغو آتش بس فورس ماژوری تموم کرد. در مسیر درباره آفرینش هستی با هم صحبت کردیم. تو راه بودیم که خبر حمله به کشتی حنظله را از دوستم شنیدم.

یک گرگ‌نمای انسان‌نما، کشتی "حنظله" را در آب‌های بین‌المللی به تسخیر خود درآورد. این دومین کشتی حامل آب و غذا به سوی غزه بود که در دل شب، هدف حمله نیروهای اشغالگر صهیونیستی قرار گرفت.
غزه، این سرزمین محصور، برای بیرون آمدن از وضعیت فاجعه‌بار قحطی، هر ماه به ورود دست‌کم هزار کامیون حامل غذا نیاز دارد. اما امروز، حتی اگر چهار هواپیما و چند کامیون از مرزها عبور کنند و اندکی آب و نان به دست مردم مظلوم برسد، این کمک‌ها پاسخگوی نیاز عمیق‌تر و اساسی‌تر آنان نیست: نیاز به آزادی، کرامت و حقوق بشر.

از همین رو، دومین کشتی اروپایی، به همراه دو تن دیگر از مدافعان حقوق بشر – از جمله چهره‌هایی شناخته‌شده در فرانسه – بار دیگر عازم غزه شده‌اند. آنان نه‌تنها آب و غذا، بلکه پیامی روشن و انسانی با خود می‌برند:
حقوق بشر آموزشی است که به همه ما بستگی دارد.
نه آنکه گروهی از انسان‌ها را با سیاست قحطی تحمیلی، به چنان درماندگی برسانیم که حتی علف مزرعه را مزه‌ی نجات بدانند، و آن را «مزرعه جنگی» بنامیم.

زمانی که انسان، با درکی عمیق از کرامت انسانی و با ایمانی راسخ، در مزرعه‌ای به کار می‌ایستد، نخست پرندگان آسمان و دوستداران طبیعت به گرد او جمع می‌شوند. آن‌ها از این انسانِ بیدار، پیامی می‌خواهند:
برای ما چه به ارمغان آورده‌ای؟
فرشتگان نیز، که پیشاپیش وظایف خود را تقسیم کرده‌اند، نظاره‌گر کشاورزی این انسان‌اند. همان‌گونه که در آغاز خلقت، با تعجب و تحسین به آفرینش او نگریستند، اکنون نیز به درگاه خداوند عرضه می‌دارند:
"سبحانک، لا علم لنا إلا ما علمتنا"
خدایا، تو منزهی، ما جز آنچه تو به ما آموخته‌ای، دانشی نداریم.

خداوند فقط کلمات آسمانی را به انسان نیاموخت؛ او، به کمک معلمی به‌نام طبیعت، درس‌هایی عمیق به انسان آموخت—درس‌هایی که مقام انسان را در برابر هستی و آفرینش، چنان بالا برد که فرشتگان نیز به مقام او احترام گذاشتند.

و انسان، پس از تربیت، آموزش و پرورش، آن‌گاه که حاصل دسترنج خود را جمع‌آوری می‌کند، با وجدانی آسوده می‌گوید:
من آزادی و حقوق اطرافیانم را پاس داشتم، و امروز، با احترام، از حاصل زحماتم بهره‌مند می‌شوم.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی